سلام سوده عزيزم
خوبي؟
ببخش اين روزا خيلي سرم شلوغه براي همين کمتر وقت ميکنم بيام نت !
اين چيزي که نوشتي خيلي سخته نظردهي دربارش !!!
اين مطلب برميگرده به خلق و خوي يک فرد ... موقعيت هاي مالي يه خانواده و ....
من خودم به شخصه آدمي هستم که دوست دارم برم سرکار ... هم به خاطر اينکه حتما بايد مشغول کاري باشم و هم دلايل شخصي ديگه .
اما به اين معني نيس که بگم اونايي که سرکار نميرن حتما مشکلي دارن ... نه!! اصلا ...
من مطمئنم در زندگي زناشويي نيازمند يک کار هستم چراکه تنها با درآمد شوهرم چرخ زندگي ما نميچرخه
من مامانمو ستايش ميکنم ... مامانم خونه داره... اون به نظر من بهترين مامان دنياست ...
من ميگم ي خانوم ميتونه کنار اينکه بچش رو بزرگ ميکنه سرکار بره و به بقيه کاراش هم برسه ! ميتونه مهمون داري هم بکنه ... ميتونه حواسش به شوهرش باشه و
صد البته که خيلي هم اين کار سخته !
فقط اين وسط وظيفه يه خانوم خونه دار خيلي سنگين تر از امثالي هستش که سرکار ميرن ...
فقط اين وسط دلم ميسوزه با همه زحمتي که اين قشر ميکشن ولي هيچ مزايايي بهشون تعلق نميگيره !!!!!! که خود اين جاي بحث دارهــ