• وبلاگ : گفتگوي رو در رو...
  • يادداشت : ديروزپر بار بود
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست عزيز

    چه کساني مرگ بدي خواهند داشت ؟

    اميدوارم به يسرا وداع کنيم انشالله

    بروزم تشريف بياريد

    ستارنگهدارتان

    بدرود

    من هر دو تا کتابي که خريدي رو خوندم يکي اش رو نمايشگاه کتاب سال 85 خريده بودم و يه روزه خوندمش دوستش داشتم... و عقايد يک دلقک رو چند ماه پيش خوندم اونم يه طور خاصي ه من هميشه حس مي کردم بايد تو زندگي اش آدم بخوندش. راستي تو دانشگاه علامه آشنا زياد دارم... يکي دو تاهم دانشکده زبان.
    مرسي که سر زده بودي به وبلاگم
    پاسخ

    خواهش ميکنم دوست من. (لبخند)

    سلام عليکم

    كاش تو هم مثل آن چوپان بودي!

    بروزم تشريف بياوريد

    ياعلي

    + نوده 

    سلام سوده جونم !!!!!

    خيلي وبلاگ با حالي داري!

    يه كم در باره تهران بنويس!

    مردمش چه طورن؟

    حتما تفاوت رو احساس مي كني بين مشديا و تهرانيا!!!!

    من كه بي خود ترين و افتضاح ترين انسانهايي كه تو عمرم ديدم همينان!!!!!!!!!!

    آخ جون ديگه از همه چيزت باخبر ميشم !

    پاسخ

    what a nice surprise!مرسي دختر كه اومدي . نميدوني چقدر خوشحال شدم. باشه البته تو پستهاي قبليم بعضي وقتها يه چيزايي نوشتم.
    + زهرا(دختر نيشابوري!) 

    آي كه منو بدجوري ياد دانشگاهمون انداختي

    يادش بخير كه توي حياط باصفاي دانشكده با بچه ها قدم ميزديم و توي كلاس رمان خانم تائبي برامون رمان ميخوند و ما مشتاقانه نگاش ميكرديم...تنها كلاسي بود كه همگي تشنه بوديم و سيراب نميشديم(برخلاف كلاس سيدي!!! )...حيف كه زود دانشگاه تموم شد..قدرشو بدون..چه تهران چه مشهد...مهم جذابيتشه كه داره حالا يكم كمتر يا بيشترزياد فرق نميكنه..موفق باشي
    پاسخ

    من هيچ وقت با خانم تائبي کلاس نداشتم اما تعريفشو از بچه ها شنيدم. آره کلاس رمان خيلي باحاله . ممنون که کامنت گذاشتي.