امروز به طور اتفاقی چشمم به وبلاگی خورد که نویسنده اش یک مرد بود و دنبال کیس مناسب برای ازدواج موقت می گشت! خصوصیات خودش رو نوشته بود و جابه جا آدرس ایمیل داده بود که کیسهای مناسب باهاش تماس بگیرند و هربار تکرار کرده بود که دنبال هرزگی نیست! نکته مهم اینجاست که متاهل بود و بچه هم داشت و دردش این بود که زنش حرفش رو نمی فهمید و دچار مشکلات عاطفی کرده بودش! به هرحال مشکلات خاص خودشو داشت و حالا نمیدونم این مشکلات چقدر جدی بود که این فرد رو وادار به ایجاد وبلاگ و گذاشتن پست کرده بود! البته می گویند تا کفشهای کسی رو به پا نکرده ی در مورد نحوه راه رفتنش قضاوت نکن! و خوب من هم نمیتونم اینجا حکم قطعی بدم که این فرد فلان است یا بهمان!
یادم هست یکبار توی کلاس جریان شناسی که داشتیم به صورت پرسش و پاسخ در مورد ازدواج موقت و ازدواج دوم با بچه ها و استاد بحث کرده بودیم! خود من در مورد فلسفه این ازدواجها و دلایل عقلانی که بعضی وقتها ایجاب می کند این نوع ازدواج ها اتفاق بیفتد مشکلی ندارم و قبولشون دارم اما خوب دیگه متاسفانه برحسب زن بودنم کمی تا قسمتی از وجودم از پذیرش این مساله امتناع می کنه! بحث پیرامون این موضوعات بسیار تا بسیار است و عقل سلیم حکم می کند که این بحث رو بسپاریم به متخصصین و اهلش! امیدوارم اون آقا به جای وبلاگ نویسی به فکر حل کردن ریشه مشکلات باشد!