سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتگوی رو در رو...

 

  نمی دانم تا به حال چندبار راجع بهش چیزی نوشته ام.چادرم را میگویم، همان چیزی که هرکسی در اولین برخورد با من متوجه آن می شود.چادر برای من تنها یک پوشش نیست، برای خودش حرفها دارد، مخصوصا در این روزها و زمانه وانفسا که هرچیزی علامتی و نشانه ایست.

چادرم اعتقادات مذهبی و سیاسی مرا نشان می دهد، ملیتم را نشان می دهد، چادرم یک حریم است، یک دیوار، که کسی حق ندارد آن را نادیده بگیرد. سیاهی چادر من نشان دهنده مقاومت من در برابر تهاجم فرهنگی دشمن است، یک دهن کجی است به آنها با این همه تلاششان، چادرم تبعیت از رهبرم است وقتی که می فرمایند بهترین حجاب چادر  است.من این چادر را، این رنگ مشکی را دوست دارم وقتی که در خیابان چشمهایی را می بینم که ازین سیاهی آزرده می شوند، دستهای معترضی را می بینم که کوتاه می شوند و زبانهایی که قفل می شوند.

من چادرم را دوست دارم،من چادری ام، یک زن تحصیل کرده، بافرهنگ با سطح زندگی خوب، من بدبخت، مطلقه، بیوه، پیر، حاشیه نشین، مهاجر، متهم، معتاد، خاک برسر، شهرستانی امل، در و دهاتی و ... نیستم. من و دوستان چادری ام هیچ کدام اینها نیستیم – اینها همه برداشتهایی است که صداوسیمای آقای ضرغامی و سینمای جمهوری اسلامی ایران از یک زن چادری دارند- .

ما انسان هستیم، انسانهایی خوشبخت چون قدرت چادر  پوشیدن را داریم و این سعادتی است که نصیب هرکسی نمی شود. 

 

در راستای حرکت وبلاگی حمایت از قداست چادر