فردا امتحان دارم. دارم میمیرم. همون امتحانی که پیچوندیم و نرفتیم آخه دانشگاه نامرد گفت که تو شهریور امتحان میگیرن اما یهو فهمیدم که فرداست. امشب عروسی پسرعمه ام بود تو نیشابور اما من الان تهرانم و دارم فکر میکنم چه خاکی به سرم بریزم. بابا آخه من هیچی از تیچینگ متودالوژی نمیفهمم. به کی بگم دردمو. تمام طول ترم سعی کردم بخونم اما نفهمیدم. زوری که نیس.
خدایا آخه این درسهای مزخرف چیه که باید ما بخونیم اینها چه ربطی به ادبیات داره؟
خدایا آخه این درسهای مزخرف چیه که باید ما بخونیم اینها چه ربطی به ادبیات داره؟