دارم کم کم شروع میکنم به غربالگری، غربالگری افکارم و اطرافیانم؛آره میدونم این با دموکراسی و این چیزها و روشنفکری و این حرفها فرق داره. اما اگه دو روز دیگه رهبرم حکم جهاد بده میترسم که همین دوستان و همین اطرافیان و همین افکار روشنفکرانه مانع من بشن و من بشم مثل اونهایی که به بهانه اتمام حج توی مکه موندن و با کاروان حسین (ع) همراه نشدن؛ یا ازونها بدتر بشم مثل اونهایی که رفتن توی لشکر روبه رویی و رو در روی حسین(ع) ایستادند با اینکه میدونستن او چه انسان بزرگی است و نوه ی کیست و فرزند کیست! میترسم از همه ی این چیزها کما اینکه موندن توی مکه با مقابله با حسین(ع) فرقی نداره، زیرا که انسان یا باید حسینی باشه یا یزیدی. اگه تا دو سه روز پیش شک داشتم و با خودم فکر میکردم که شاید هم ما اشتباه میکنیم، روز عاشورا امام حسین(ع) خودش منو مطمئن کرد که نه! راهی که داری میری درسته. امسال به درستی فهمیدم و درک کردم که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یعنی چه!
تا حالا با چهارتا از دوستانم قطع رابطه کرده ام که دوتاشون، خودشون خواستن و رابطشون رو با من قطع کردن و دوتاشون هم از طرف من بوده.