هفته ی پیش بعد از مدتها سری به گلزار شهدای شهرمان زدم و باز هم مثل چند ماه گذشته حالم گرفته شد و فحش و لعنت رو روانه ی طراح این طرح یکسان سازی قبور کردم. اون فرد یا افراد حکما خودشون هیچ شهیدی نداشتند توی این گلزارها یا اگر داشتند ارتباطی باهاش برقرار نمیکردند که این طرح رو دادند. شاید تنها مزیت این طرح برای گلزار ما این بود که الان مسیری برای افراد ویلچرنشین وجود داره وگرنه این طرح جز چند ماه خرابی و درپی اون در به دری خانواده های شهدا چیزی نداشت.الان هم که انگار گرد مرده پاشیده اند روی قبور و بهشت زمینی شهدا، شهدایی که زنده تر از مایند.البته تعبیر بهشت زمینی هم شاید درست نباشد بهتر آنست بگویم سهمی از بهشت که شهدا به ما داده اند.
به هرحال، می خواستم از بودن در کنار شهدا در لحظه ی سال تحویل بنویسم و حس و حال روحانی این لحظه ها دیدم با این قبرستانی که درست کرده اند دیگر حالی برای آدم نمیماند تا اینکه امروز به طور اتفاقی نوشته ای از شهید آوینی خواندم در اینترنت که جواب حسابی به من داد:
بسم الله الرحمن الرحیم
عجب از ما واماندگان زمین گیر
که در جستجوی شهدا به قبرستانها می آئیم.این خود دلیلی است برآنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم. مرده آنست که نصیبی از حیات طیبه ی شهدا ندارد و اگر چنین است از ما مرده تر کیست؟ شهدا، شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات می بخشند. پس براستی این عجیب نیست که واماندگان در جستجوی شهدا به قبرستانها می آئیم؟
سید مرتضی آوینی