سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتگوی رو در رو...

دیشب حدود نیم ساعتی توی آشپزخانه، با شوهرم بحث هسته ای می کردیم و آن هم ایستاده و با صدای آهسته که زینب از خواب بیدار نشود. من توی بحث دیروز با مهمانهای افطارمان گفته بودم چرا این قدر منفی نگری و هنوز هیچ چیزی به تصویب نهایی نرسیده چرا این قدر ناامیدی و سیاه نگری؟ و البته با آن یکی مهمانمان که خوشحال بود از لغو همه تحریم ها و سرازیر شدن پولهای بلوکه شده ایران و غیره و غیره و هم موافق نبودم. دیشب نه با منفی نگرهای مطلق موافق بودم و نه با مثبت نگرهای خوشحال. 

پسِ ذهنم مدام کلیدواژه های صحبت های آقا رژه میرفت. طرف بدعهد مقابل، صداقت آمریکایی، خوشبین نبودن به مذاکرات و ... و همینطور تجربیات گذشته و به قول ظریف، اسب عوض کردنهای آمریکا. دیروز موقع سخنرانی رئیس جمهور، هرچند که ان قلت های زیادی از توی حرفهایش در می آمد و بعضی جاها معلوم بود با زرنگی دارد مخاطب را می پیچاند که حقیقت را شیرین جلوه بدهد، مدام با خودم می گفتم ایشالا نیاد اون روزی که ضایع بشی آقای روحانی! طرف اصلی مقابل ما آمریکاست، هنوز تازه هفته ی به قول آقا "حقوق بشر آمریکایی" گذشته!

حالا خوف و رجا را با هم آمیخته ام و نگرانم از مطالبی که به اسم بندهای قرارداد توی سایتها می خوانم و امیدوارم، حداقل، به اقتدار رهبری کشورم.

پ.ن: هرچند که اگر این قرارداد به ضرر کشور باشد و یک جاهایی رهبرمان نگذارد اجراییش کنند، از دادار دودور دولت چیزی کم نمی شود، دولتی که با شعار پیروزی در مذاکرات و رفع تحریم ها، به جلو آمد و رای آورد، و دیروز و دیشب جشن گرفته است، اگر مانعی سر راه ژست پیروزیش باشد، میداند از کجا مقصر پیدا کند.


رهبری , • نظر

منبع: تریبون مستضعفین

آیا استقبال از رهبری خلاف فرمایش حضرت علی است؟



حکمت 37 نهج البلاغه : «وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ»
در مسیری که حضرت علی به سمت شام می پیمودند، گروهی از مردم شهر «انبار» حضرت را که دیدند شروع کردند پیاده به دنبال امام و در مقابل ایشان دویدن، حضرت ابتدا اعتراضی نکردند، فرمودند این چه کاری است که انجام می دهید؟
مگر حضرت نمی دانستند آنها چه کار می کنند؟ معلوم بود که به استقبال آمده اند
اما منظور حضرت این بود که فلسفه کار شما چیست؟
آنها در جواب گفتند: «خلق منا نعظم به امراءنا» این عادت ماست، هر کسی رئیس شود ما این کار را برایش می کنیم
بعد از این که فلسفه این کار خود را بیان کردند، حضرت آنها را نهی کرده و فرمودند که این کار نفعی برای امرای شما ندارد. شما هم در دنیای خود ضرر می کنید و هم آخرتتان را خراب می کنید

اگر آن روز هم مردم شهر «انبار» به امیرالمومنین(ع) می گفتند: «چون شما ولی الله و وصی پیامبر هستید، به شما احترام می گذاریم» یقینا امیرالمومنین برخورد دیگری می کردند و مانع آنها نمی شدند.همان طور که رسول خدا(ص) در زمان هجرت مانع استقبال مردم مدینه نشدند و حضرت رضاع نیز استقبال کنندگان از خود در نیشابور را از این کار نهی نکرده و حدیثی به آنها هدیه کردند. در حالی که هر دوی این استقبال ها پرشورتر و پرجمعیت تر از آن استقبال مردم شهر انبار بود
نیت و انگیزه استقبال خیلی اهمیت دارد و تعیین کننده است. اصل استقبال اشکالی ندارد؛ مهم این است که فلسفه آن چه باشد
اگر فلسفه آن شاه پرستی باشد، باید ترک شود ولی اگر فلسفه آن خدایی باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه طبق روایات، یکی از اوصاف یاران امام زمان(ع) است. ما استقبال و بدرقه ای را خوب می دانیم که خودش قیام لله و تظاهرات ولایی است
زمانی که امام(ره) در نجف یا قم تدریس می کردند، شاگردانشان را از این که برای ایشان صلوات بفرستند نهی می کردند و راضی نبودند شاگردان حتی احترامی در این حد برایشان قائل باشند. می گفتند صلوات را جای دیگری بفرستید. اما وقتی بعد از سال ها دوری از وطن بنا بود به ایران بازگردند، نه تنها از شکل گیری کمیته استقبال ممانعت نکردند، بلکه توصیه ها و هماهنگی هایی را هم با آن کمیته داشتند
امامی که راضی نبودند سر درسشان کسی به احترام ایشان بلند شود و صلوات بفرستد، از برنامه ریزی برای استقبال میلیونی در تهران ممانعت نکردند
چون این استقبال، استقبال از شخص نبود؛ استقبال از شخصیت و جایگاه مقدس ولایت بود. بعد از انقلاب هم همین روش ادامه داشت. حضرت امام(ره) به ابراز ارادت مردم میدان می داد. چون این ابراز ارادت به شخص ایشان نبود
وقتی مردم آب وضوی پیامبر را به عنوان تبرک می بردند، ایشان مانع نمی شدند. چرا به آنها نمی فرمودند: «این چه کاری است که می کنید؟ خودتان را ذلیل نکنید!» چون می دانستند مردم این کار را به خاطر خدا و با معرفت انجام می دهند. اگر مردم می گفتند: «هر کسی رئیس ما باشد وقتی دست و صورتش را می شوید ما آب وضویش را جمع می کنیم»، قطعا حضرت مانع می شدند