چند روز پش برای بار دوم از خانه ی یکی از دوستان ما دزدی شد. به پلیس و کلانتری و این حرفها خبر دادند. خود پلیسه گفته بود چه کاری از دست ما برمیاد.ما اینها رو میگیریم و دادگاه بعد از چند روز دوباره آزادشون میکنه و روز از نو روزی(البته از نوع حرومش) از نو. پلیسه گفته بود که همین چند روز پیش به چند تا ازین دزدهای سابقه دار واسه عید مرخصی دادن و از اون روز دوباره آمار دزدیهامون بالا رفته.به نظرم اگه اینجا هم مثل عربستان دست دزدها رو قطع کنن دیگه ازین اتفاقات پیش نمیاد. البته شاید هم باید یه حال اساسی به قاضیها بدن با این حکمهای قشنگشون.
این یه نمونه ی کوچیک بود از یه شهر کوچیک تو این کشور پهناور که مزین به نام جمهوری اسلامیست. چند روز پیش همگی شنیدیم که بچه های هاشمی یا به قول دوستی آقای استوانه رفتن لندن پیش داداششون مهدی هاشمی و تازه همین چند وقت قبل بود که گفتن پرونده ی این آقازاده ها یا .... (استغفرالله) تازه به جریان افتاده و درحال پیگیریه. آقایون ساعت خواب واقعا خسته نباشید، به نظرم بهتر بود این آقازاده ها ی فلان فلان شده رو میدادن دست بچه بسیجیها تا خودشون محاکمه کنن و خودشون هم حکم رو اجرا کنن . اینطوری شاید کمی دل مردم خنک میشد. آقازاده ها تشریفشون رو از مملکت بردن، آقایون دستگاه قضا به خوابتون ادامه بدین.
هفته ی پیش بیست و سی گزارشهایی نشون داد از پیگیری یک پرونده ی زمینخواری. البته که توی کشوری که مسئولینش تو روز روشن از دزدها باج میگیرن و دزدها تو روز روشن میلیاردها تومان دزدی میکنن و یه آب هم روش و صدای کسی درنمیاد این جور چیزها عجیبه و تلویزیون باید نشون بده. البته این رو فراموش نکنید که اینجا جمهوری اسلامیه، مسلمون بدزده حکما بهتر از اجنبی و کافره.
بابام راست میگه که قاضیها جاشون تو جهنمه.